خرمن گل

دوتا بودیم  که داغ هم نبینیمگلی خرمن کنیم سایش نشینیمگلی خرمن کنیم سایه نداره که درد عاشقی چاره نداره

sahra

دو پنج روزه که یارم نیست پیدامگر آهو شده رفته به دریا بگشتم کوه وصحرا را ندیدم یقنم ماهی شده رفته به دریا

چهچه بلبل

دو پنج روزه که بوی گل نیو مد صدای چهچه بلبل نیومد برین از با غبون گل بپرسین چرا بلبل سیل گل نیو مد

رخت مشعل

دماغت چون قلم هموار وباریک         رخت مشعل در این شبهای تاریک          دوزلفت همچو شاخ قوچ جنگی             کهدارد جنگ با هر ترک و تا جیک         

قول هو الله

دم صبح است و مشغول نمازم از این کوچه گذر کرد سر ونازم زبونم قول هوالله را غلط گفت خداوندا دراین معنی چه سازم

زن بی وفایه

دم خانه نشین رسم گدایه سخن از زن مگو زن بی وفایه سخن از زن مگو ای مرد  عاقل مزار زن مزار بی شفا یه

رضا

دلی دارم چو مرغ پاشکسته چوکشتی بر لب دریا نشسته همه گوین که رضا تار بنواز صدا کی میدهد تار شکسته

خنجر

دلم چون ماه تا بون از در اومد ...چون بر ه رو به شیر مادر آمد ...دو زلفش همچون شاخ  قوچ جنگی ...ندونم از چه رو   با خنجر اومد

بنفشه

دلم میخواد که دلدارم تو با شی .....بنفشه پای دیوارم تو باشی.....بنفشه پای دیوارم کجا بود .....که هر یاری گرفتم بی وفا بود.............

دل دیوانه

دلم دیوانه  بود دیوانه ای تو فرق کردی نیا یم خونه ای توفرق کردی برو مسجد بخوا بم  خودم در مسجد دلم خونه ای تو

شیشه وسنگ

دلم تنگ وزمین تنگ آسمون تنگ فلک با بخت من داره سر جنگ فلک با بخت من جنگ چه دارده که بارم شیشه و هم صحبتم  سنگ

کاه نم کشیده

دلم تنگه چو ابر هم کشیده رخم زرده چو کاه نم کشیدهنبیند طالع برگشته من سر وکارم به تنهای کشیده

فرنگی

فرنگی اومده بندر گرفته اول کشتی دوم لنگر گرفته سلام از من به شاه عباس ریونین که کافر دین پیغمبر گرفته

گذر

دلارومم درین کوچه گذ کرد نسیم کا کلش مارا خبر کرد  نسیم کا کلش جونی به من داد لب خندونش از دینم به در کرد

ساز شکسته

دلی دارم چون مینای شکسته چون کشتی بر لب دریا نشسته  همه میگن حسینا ساز بسته صدا کی میدهد ساز شکسته

دیییییییییییییین

دلا خوبان دل خونین پسندنددلا خون شو که خوبان این پسندند متاع کفر و دین بی مشتری نیست گروهی اون گروهی این پسندند

بسووووووووووزه پدر عاشقی

دلی دارم دلی دارم پر از غم نه یک جو از دلم غم می شود کم  نه دستم میرسد آن گل به چینم نه اون سر وبلند  سرمیکند خم

بنگاه مار

دلا اصلا نترسی اره دور دلا اصلا نترسی از ته گور  دلا اصلا نمی ترسی که روزی  شوی بنگاه مار ولانه مور 

دلمن....................دلمن

دل من بند نمی گردد بگرددبه دور خیمه می گردد بگرددکه من انکار از او کردم ورفتم  به دورش هرکه میگردد بگردد

غریبی

دل من در غریبی وا نمیشه یکی همدرد من پیدا نمیشه یکی همدرد من در بالای خانه  کلیدش گم شده پیدا نمیشه

همدرد

دل من در غریبی وانمیشه یکی همدرد من پیدا نمیشه  کسی همدرد من بردند به بازار  برادر بی پدر پیدا نمیشه

دست بی نمک

دگر شب شد که دست گیرم عصارا بگردم دور دنیای خدا را  بگردم چشمه آبی بجورم  بشورم هردو دست بی نمک را 

درخت غم

درخت غم به جانم کرده ریشه به در گاه خدا نالم همیشه عزیزون قدر یکدیگر بدونید  که اجل سنگ است و آدم مثل شیشه آدم

جووووووون

درختی خم کنم بارش بچینم جونم و جاهلم تا کی نشینم جونم  و جاهلم عمر نکردم  بحرف ناکسون تا کی نشینم

درخت پسته

درخته پسته بودم در بیابون  چرا آبم ندادی ماه تا بون تو که آبم ندادی سبز گشتم  با امید خدا وبرف بارون

درخت بید

درخت بی ثمر بیده خدایا دلم از یار نو میده خدایا اگر صد سال نشینم سایه بید همون بیده همون بیده خدایااااااااااااااااااااا

بدونید

درخت باغ تو سبزه همیشه  خراشیدی دلم رامثل شیشهرفیقون قدر یکدیگر بدونید که اجل سنگ است و آدم مثل شیشه

ازتودیدم

درعالم هرچی دیدم از تودیدمدل از دنیا بریدم از تو دیدمتو دادی شهرت بد نامی به من به هر خواری رسیدم از تو دیدم

غغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغم

دراین سحرا مرا گرما گرفته  غم عالم مرا تنها گرفته  غم عالم همه میگن دو روزه  غم من دم به دم بالا گر فته

امرووووووووووز و فردااااااااااااااااااا

درازی دو چشمونت مراکشتسیاهی دو چشمونت مراکشتهمی وعده  دهی امروز و فردا همی امروز و فردایت مراکشت